دیکشنری
داستان آبیدیک
off colour
ɔf kʌləɹ
فارسی
1
عمومی
::
كسل، بیحال
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OFENTIMES
OFF
OFF AGAIN, ON AGAIN
OFF AND ON
OFF AND RUNNING
OFF ARTIST
OFF BALANCE
OFF BALANCE SHEET
OFF BASE
OFF CAMPUS
OFF CAST
OFF CENTER
OFF CHANCE
OFF COLOR
OFF COLORED
OFF COLOUR
OFF COURSE
OFF CYCLE
OFF DUTY
OFF FLAVOUR
OFF GAME
OFF GOES
OFF GUARD
OFF HAND
OFF HOOK
OFF KEY
OFF KILTER
OFF LABEL
Off LABEL USE
OFF LIKE A SHOT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید